دیجیتال مارکتینگ



بازاریابی دیجیتال موضوعی بسیار حساس می باشد. در صورتی که در این زمینه خطایی اتفاق بیفتد، مشکلاتش گریبانگیر نه تنها شخص مورد نظر، بلکه گریبانگیر برند مورد نظر هم می شود. و از آن جایی که هیچ کس کامل نیست، برندهای بزرگ هم در این زمینه اشتباهاتی را مرتکب شده اند. بنابراین سعی کنید اشتباهی را که این پنج کمپانی زیر مرتکب شده اند را انجام ندهید!


امروزه تکنیک های بازاریابی سنتی دیگر جواب گو نیستند. مخصوصا برای برندهای بزرگ، نیاز است که از تکنیک های بازاریابی پیشرفته استفاده شود. بازاریابی دیجیتال مهم ترین نوع از بازاریابی های پیشرفته می باشد. برندهایی بزرگ باید از تکنیک بازاریابی دیجیتال استفاده کنند. البته ممکن است استفاده کردن از این تکنیک برای آن ها دشوار باشد چون ممکن است این برندها، چم و خم کار را ندانند و ندانند که چگونه باید کار را پیش ببرند تا با استفاده از بازاریابی دیجیتال به نتیجه ای مطلوب برسند.  البته اوضاع برای برندهای کوچک سخت تر هم هست.


 به این دلیل که تجارت های کوچک نسبت به رقبای خودشان ضعیف تر هستند و رقبای آن ها مطمئنا با استفاده از بازاریابی های دیجیتال، سعی می کنند گوی سبقت را از این تجارت های کوچک بربایند. بنابراین این کمپانی های کوچک باید برای این که در این زمینه پیشرفت کنند، تلاش بیشتری بکنند.


بنابراین واضح است که باید برای فایق آمدن به مشکلات استفاده از بازاریابی دیجیتال، چه در کمپانی های کوچک و چه در کمپانی های بزرگ، تدابیری عملی و کاربردی اندیشید. برای این کار اولین قدم این است که یک طرح برای بازاریابی دیجیتال ارایه شود. این طرح باید شامل همه چیز باشد؛ از بازاریابی با استفاده از ایمیل گرفته تا بهینه سازی موتورهای جستجوگر (Search engine optimization) و شما باید این کار را با سرعت انجام دهید به این دلیل که سرعت نقش مهمی در دنیای امروز بازی می کند!

بنابراین برای این کار باید اول از همه یک وب سایت ایجاد کنید و سپس کاری کنید که وب سایتتان در موتورهای جستجوگر قابل دسترسی باشد و کم کم سعی کنید که تمام شیوه های انجام بازاریابی دیجیتال را فرا بگیرید... البته همانند هر کار دیگری، ممکن است در این کار هم مشکلاتی بوجود بیاید...

ببینید که....

همه چیز خراب شده است...

و وقتی که به سراغ یک فرد متخصص در این زمینه بروید و از او  سوال پرسیدید که چه اتفاقی افتاده است به شما بگوید که کمپانی شما در بخش بازاریابی دیجیتالی خطاهای زیادی انجام داده است و این خطاها منجر به مشکلات جدی شده اند....

حقیقت امر این است که بازاریابی دیجیتال، حوزه ای است بسیار پیچیده که ممکن است خطاهای زیادی در این حوزه رخ دهد. این موضوع به این معنی است که شانس این که شما مرتکب خطا شوید؛ در این حوزه بسیار زیاد است...

حتی برخی از بزرگترین کمپانی ها در دنیا هم از انجام دادن چنین خطاهایی ایمن نمانده اند و در زمینه بازاریابی دیجیتال بد عمل کرده اند. در زیر، پنج عدد از بدترین اشتاباهاتی که این کمپانی ها انجام داده اند ارایه می شود تا شما این اشتباهات را تکرار نکنید.

1) استفاده از لینک های غیرطبیعی برای رده بندی

برخی از فعالیت ها در زمینه بازاریابی دیجیتال بسیار خطرساز می باشند و شانس خطا در این فعالیت ها بالا می باشد. ایجاد لینک هم یکی از این فعالیت ها می باشد. شما به لینک های خوب برای آمدن به سایتتان و همچنین لینک های فوق العاده برای خارج شدن از سایتتان احتیاج دارید. این لینک ها باید طبیعی بیاسند و بروند. به بیان ساده تر، هر پیجی که به وب سایت شما لینک می شود باید به این گونه باشد به این دلیل که این پیج در محتوای شما مفهوم دارد. در صورتی که شما برای لینک ها پول می دهید، این موضوع طبیعی نیست و محتوای باارزش را نشان نمی دهد. در صورتی که لینکتان را بر روی هر پیجی قرار می دهید که در یک دسته مرتبط با صنعت مورد نظر قرار نگرفته است؛ این موضوع هم غیرطبیعی است.

البته ما اطمینان نداریم که چگونه BBC چنین خطایی را مرتکب شده بود چون BBC یکی از بزرگترین سازمان های اخبار در کال دنیا است. ولی در سال 2013، گوگل یکی از مقاله های BBC را به دلیل وجود لینک های غیرطبیعی مجازات کرد

جان مولر در گوگل، در آن زمان این گونه نوشت:

"با نگاه کردن به جزئیات، می بینیم که اتفاقی که افتاد این بود که ما لینک های غیرطبیعی را به یک مقاله فردی پیدا کردیم، و بر اساس آن اقدامات قانونی مجازات را انجام دادیم. البته این موضوع تاثیر منفی بر روی کل وب سایت نخواهد داشت."

BBC آن چنان سازمان بزرگی است که مجازات یک لینک کوچک بر روی آن اثر چندانی نمی گذارد. ولی وب سایت شما، مسلما به اندازه BBC قدرت ندارد و بنابراین در صورتی که شما را به ارتکاب چنین جرمی گرفتند؛ ممکن است برای شما مشکلاتی بوجود بیاید.

گوگل ممکن است به شما یک جریمه بدهد و وب سایتتان را به طور کلی از رده بندی ها خارج کند. و اتفاقی که می افتد این است که ممکن است هفته ها و یا شاید ماه ها طول بکشد که شما بتوانید به وضعیت عادی برگردید.


درسی که از این ماجرا می گیریم خیلی ساده است: لینک های غیرطبیعی نسازید! در عوض سعی کنید محتوایتان به اندازه ای جذاب باشد که مخاطبین نتوانند در مقابلش مقاومت کنند و سعی کنند به آن لینک دهند! به همین سادگی!

 


2)کار کردن با یک نهاد SEO ارزان

این کمپانی در کار بازاریابی دیجیتالی خیلی پیشرفته بود و به مرحله ای رسیده بود که فکر می کرد که همه چیز دارد خوب پیش می رود. این کمپانی از یک آژانس تبلیغاتی استفاده می کرد که کارهای بازاریابی دیجیتال را برای آن ها انجام می داد. به علاوه، این کمپانی موفق شده بود که خدمات بازاریابی دیجیتال را با قیمت های کم ایجاد کند.

ولی گوگل این الگوریتم را عوض کرد. و سپس به همین سادگی، ترولین موتورز از گوگل ناپدید شد. این کار ضربه سختی به این کمپانی زد چون آژانس بازاریابی دیجتال ارزان آن ها برای این که به نتیجه های مطلوب برسد، از یک تکنیک کلاه سیاه استفاده کرده بود.

استفاده از لینک ها اسپم شده، محتوای بی مورد، پست های مصنوعی و استفاده از کیوردهای زیاد به صورت ترکیبی با هم منجر شد که وب سایت کمپنی تقریبا نابود شود. این ها روش هایی بود که ماموران نهاد ارزان بازاریابی اینترنتی که این کمپانی مورد استفاده قرار داده بود استفاده می کردند. آن ها از پیامدهای طولانی مدت این کار خبر نداشتند.

بنابراین درسی که از این موضوع باید بگیرید این است که هنگامی که صحبت از بازاریابی دیجیتال به میان می آید، هیچ گاه سعی نکنید با هزینه های ارزان این بازاریابی را انجام دهید. چون این پروسه یک پروسه پیچیده است و با هزینه های ارزان و آژانس ها و مامورینی که این کار را به صورت ارزان انجام می دهند نمی توان کاری از پیش برد. این کار نیازمند سرمایه گذاری دقیق دارد.


3) داشتن کدهای ارزان قیمت بر روی پیج  و کمپانی Ifly   

در هرکدام از نهادهای بازاریابی، درباره محتوای سایت، کیفیت لینک ها و مواردی مانند آن صحبت می شود. ولی موردی که بر روی آن تمرکز نمی شود، کدهای پشت صفحاتی است که در وب سایت شما قرار دارد. در صورتی که شما با کدها مشکلی پیدا کنید، نتیجه های تحقیقاتتان خراب می شود.

کمپانی Ifly هم به همین وضعیت دچار شد. وقتی این کمپانی تشخیص داد که میزان بازدید از سایت کم شده است، به دنبال علت کار گشت. و متوجه شد که علت این امر، این بوده که کدهایی که برای طراحی وب سایت به منظور بازاریابی دیجیتال از آن ها استفاده می کرده است؛ کدهایی ارزان قیمت و ناکارآمده بوده است. اوضاع به گونه ای وخیم بود که بعد از چند هفته، ده ها هزار نفر از بازدیدکنندگان این وب سایت ها از دست رفتند.

ولی در اصل چه اتفاقی افتاده بود؟

داستان این بود که به دلیل وجود کدهای ناکارآمد، تمام موتورهای جستجوگر فرمان گرفته بودند که این سایت را در نتیجه های جستجوی خودشان نشان ندهند.

 بنابراین درسی که می توانید از این موضوع بگیرید این است که با هر نهاد تبلیغاتی که کار می کنید، باید حتما به توانایی های تکنیکی آن ها توجه کنید. همچنین توجه کنید که از چه کدهایی استفاده می کنند!



4) استفاده از پیج های راهرویی و کمپانی BMW

کمپانی BMW یکی از بزرگترین کارخانه های تولید ماشین در جهان است. ولی مسلما این کمپانی هم از لطمات ناشی از یک بازاریابی دیجیتالی بد در امان نمی ماند.

داستان از سال 2006 شروع شد. زمانی که بازاریابی دیجیتال این کمپانی بسیار موفق بود و سایت های بازاریابی دیجیتال مرتبط با این کمپانی بسیار خوب عمل می کردند. ولی ظرف مدت چند روز، اوضاع کاملا تغییر کرد!

علت این تغییر هم این بود که بخش مربوط به بازاریابی دیجیتال این کمپانی، از صفحه های راهرویی استفاده می کرد. صفحه های راهرویی، صفحه هایی هستند که صرفا برای هدایت دادن وب سایت ها مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از پیج های راهرویی در بخش بازاریابی دیجیتال این کمپانی باعث شد که میزان بازدید از سایت های این کمپانی روز به روز کاهش پیدا کند و همین موضوع منجر به این شد که بخش بازاریابی دیجیتال این کمپانی افت کند.

درسی که باید از این موضوع بگیرید این است که شما نباید در سایت های بازاریابی دیجیتال مربوط به کار خودتان از این نوع صفحه های راهرویی استفاده کنید. در صورتی که این کار را انجام دهید، باید منتظر نتیجه های بسیار بد باشید!


 5) پول دادن برای لینک های سیاه و کمپانی اوراستوک

در بخش های اولیه این پست، درباره وجود خطرات احتمالی لینک های غیرطبیعی مطالبی ارایه شده است. در صورتی که شما بخواهید به شیوه فعالانه ای از این گونه لینک ها بسازید، گوگل هم شما را جریمه می کند.

کمپانی اوراستوک کمپانی بود که برای این کار حتی پول هم می داد! در حقیقت این کمپانی به شیوه ای فعالانه سعی می کرد که این لینک های غیرطبیعی (که اصطلاحا به آن ها لینک های سیاه هم گفته می شود) را تولید کند.

اتفاق خنده داری که در این جا افتاده است این است که افرادی که در این کمپانی برای ایجاد این لینک های سیاه پول می دادند، خودشان فکر می کردند که خیلی زرنگند! چون این پول ها را مستقیما به صاحبان وب سایت های دیگر نمی دادند! بلکه سعی می کردند با یک پیشنهاد داغ، به دانشگاه ها و مدارس بروند....

آن ها به دانشگاه ها و مدرسه ها می رفتند و به دانش آموزان و دانشجویان پیشنهاد می کردند که لینک مربوط به این کمپانی را در وب سایت خودشان قرار دهند و لینک های سیاه ایجاد کنند.

دلیل این که آن ها برای این کار به مدرسه ها و دانشگاه ها و به طور کلی محیط های درسی می رفتند این بود که لینک .edu لینک بسیار قدرتمندی می باشد و در صورتی که شما بتوانید برای خرید لینک های سیاه از این لینک استفاده کنید، از نظر موفقیت اینترنتی وضعیت بهتری خواهید داشت.

اگر شما هم بخواهید کاری کنید که اوراستوک کرد، خودتان را در دردسر بزرگی قرار خواهید داد. چون این کمپانی از طرف گوگل شدیدا تنبیه شد و مجبور شد که میزان جریمه نقدی زیادی بپردازد. جرم این کمپانی در سال 2011 مشخص شد. در همان سال بود که میزان درآمدی که از طریق سایت Overstock.com بدست می آمد، به میزان 1.05 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.

  بنابراین سعی کنید از این موضوع درس بگیرید و بدانید که نباید برای ایجاد لینک های سیاه پول بدهید. اگر بخش مربوط به بازاریابی دیجیتال در سازمان شما، سعی کرد چنین کاری را انجام دهد، سعی کنید هزاران کلیومتر از این مسیر منحرف شده و فرار کنید!


اشتباهی که این کمپانی ها انجام دادند را انجام ندهید. کمپانی های BBC، BMW و بسیاری از برند های مطرح دنیا، مجبور شدند تا جزای اشتباهاتی را که در سایت های بازاریابی دیجیتالشان انجام داده بودند بپردازند. تنها به این دلیل که آن ها اشتباهاتی احمقانه در فعالیت های بازاریابی دیجیتال انجام داده بودند.

 شما سعی کنید شبیه آن ها نباشید! برای این که این اشتباهات را انجام ندهید، دو کار می توانید بکنید:

1- مراقبت این اشتباهات و عوارضی که می توانند داشته باشند باشید

2-  با یک نهاد بازاریابی دیجیتالی که به کاری که می کند وارد است، همکاری کنید و یا شروع به کتابهای در این زمینه بکنید. 

 

[ شنبه 28 دی 1398 ] [ 16:52 ] [ غزاله ]



درست است که اختراع اینترنت، گوشی های هوشمند، و شبکه های اجتماعی، در دهه 2010 اتفاق نیفتادند ولی 

در این دهه، اینترنت، گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی رشد گسترده و چشمگیری کردند و این موضوع

منجر شد که بازاریابی دیجیتال را در این دهه دستخوش تحولات اساسی کنند.


 در حقیقت، در خلال ده سال گذشته، یعنی از سال 2010 تا کنون، شبکه های اجتماعی بر بازاریابی دیجیتال تاثیر فوق العاده چشمگیری گذاشت و بازاریابی دیجیتال را از این رو به آن رو کرد؛ همچنین استفاده از گوشی های موبایل در بازاریابی دیجیتال هم به شکل فوق العاده ای افزایش پسدا کرد و علاوه بر آن کمپین های تولید محتوای SEO نیز به نوبه خود بر بازاریابی دیجیتال اثر زیادی داشت. 

این تاثیرات به اندازه ای بود که خود مشتریان این اختیار را پیدا کردند که تبدیل به بازاریاب شوند و خودشان محتواهای تولید شده توسط خودشان را در ارتباط با بازاریابی در شبکه های اجتماعی ایجاد کردند.

 ایجاد اتوماسیون بازاریابی و بازاریابی که توسط یادگیری ماشینی اداره می شد، دو تغییر اساسی بود که در سال های دهه 2010 در بازاریابی دیجیتال اتفاق افتاد. این تغییرات منجر شد تا وضعیت بازاریابی دیجیتال نسبت به سال های دهه 2000، زیر و رو شود!

هم اکنون که قدم در دهه بعدی میلادی می گذاریم، در این پست قصد داریم تا نگاهی اجمالی به اثراتی که این تغییرات بر بازاریابی دیجیتال داشته است داشته باشیم. 

در ادامه به نه تا از این تغییرات  از دیدگاه برخی از بازاریابان حرفه ای و متخصص در این کار، اشاره می کنیم:

- بازاریابی که بوسیله داده ها هدایت می شود

بر طبق گفته بونی کریتر، مدیر عامل سازمان "دیدگاه های کامل"، در سال 2011، به طور کلی تکنولوژی بازاریابی تنها یک صنعت کوچکی بود که (نسبت به چیزی که هم اکنون هست) شامل محدوده بسیار کوچکی می شد و سهم بسیار کمی از صنعت جهانی را به خودش اختصاص داده بود. این در حالی است که امروزه این صنعت تبدیل به یک صنعت 121.5 میلیارد دلاری جهانی شده است و به طور کلی بازاریابی تبدیل به یک الزام برای افرادی شده است که به عنوان بازاریاب فعالیت می کنند.

کریتر بیان می کند که: "در پشت تمام کمپین های بازاریابی دیجیتال و پشت تمام جنبش های مربوط به بازاریاب  دیجیتال، همیشه افرادی هستند که در صنعت بازاریابی حرفه ای می باشند که سعی می کنند از این تکنولوژی برای بازاریابی استفاده کنند". در ده سال گذشته، استفاده از شیوه بازاریابی به شیوه هدایت شده بوسیله داده ها، پیشرفت شگرف و بی نظیری داشته است. 

این تغییر از روش بازاریابی سنتی به روش بازاریابی به شیوه هدایت شده بوسیله داده ها، منجر شده است که یک منبع تنهای حقیقی برای اطلاعات ایجاد شود که به شیوه موثری اهداف فروش و تجارت را کنترل می کند. در این وضعیت، بازاریابی با استفاده از داده های حقیقی به عنوان منبع اصلی، کنترل می شود"

-  SEO باعث شد که موضوع کشف محتوا در سطح های جدید اتفاق بیفتد

تیم براون، مالک آژانس هوک، می گوید که وقتی که شرکت گوگل، تکنیک SEO (بهینه سازی موتورهای جستجوگر) خودش را ارایه کرد، این امکان را در اختیار کاربران قرار داد تا بتوانند از طریق SEO، به نتیجه های جستجوی بسیار ارزشمند و مرتبط برسند و با این کارش منجر شد که دنیا حیران شود. به عقیده براون: "این کار منجر به ایجاد یک صنعت عظیم SEO شد و و حقیقتا یک جنبش دیجیتالی را به سمت پاسخ به سوالات ایجاد کرد. ممکن است حتی این موضوع منجر شود که بسیاری از روش های قبلی و سنتی به طور کامل طی 10 تا 15 سال آینده از بین بروند و این خودش نشان دهنده قدرت اعمالی این روش است. SEO به طور کلی زندگی بازاریابان را تغییر داده است. آن ها با استفاده از این روش درک کرده اند که ایجاد یک موقعیت برای تولید برند چقدر می تواند قدرتمند باشد." آدام همپنستال ، مدیر عامل و موسس سازمان "پیشنهادات برتر"، در این باره بیان می کند که " بازاریابان یاد گرفته اند که چگونه از یک موتور جستجوگر به شکل مستقیم سود ببرند. 

بنابراین ایجاد تکنیک SEO آن قدر قدرتمند بوده است که راه های کاملا جدیدی را برای بازاریابی ایجاد کند! حتی شغل های جدیدی نیز در این زمینه ایجاد شده است! به عنوان مثال این روزها کاملا طبیعی است که به دنبال شغل محتوانویس SEO یا مثلا محقق SEO یا مدیر در زمینه فعالیت های SEO و غیره بگردیم".



- جستجوهای محلی، روند جستجوی اینترنتی مشتریان را تغییر داده است

لین ریزاردینی ، مدیری عامل کمپانی بزرگ " ارتباطات بازاریابی ماریون" بر این باور است که بزرگترین تغییری که در ده سال گذشته در بازاریابی دیجیتال انجام گرفته است، تغییر عمده است که در جستجوهای محلی وشیوه جستجوهای محلی انجام گرفته است ریزاردینی بیان می کند که از سال 2011 تا کنون استفاده از کلمه موارد نزدیک من در حدود 34 براربر شده است و هم اکنون در حال افایش می باشند" همچنین به دلیل اایش استفاده از موبایل، تقریبا 50 تا 60 درصد از سهم این نوع جستجوهای محلی شامل جستجوها با استفاده از موبایل می باشد. علاوه بر آن جستجوهای محلی نسبت به گذشته بسیار دقیق تر شده اند و کاربران را به صورت بسیار دقیق تری به خواسته هایشان می رسانند.

 امروزه دقت در جستجوهای محلی یکی از عوامل بسیار مهمی است که گوگل به آن توجه می کند و هم انون این جستجوها نه تنها در محدوده های شهری، بلکه در محدوده های محلی هم دارای دقت بسیار زیادی شده اند. اکنون مشتریان این موضوع را می داننند و به همین منظور کیفیت و روند جستجوهای محلی در این دهه تغییرات بنیادی کرده است. 

-  کوکی ها (Cookies)، نقش عمده ای در بازاریابی دیجیتال بازی می کنند

به عقیده برون هوگان، مدیر عامل سازمان "پونیت نرم افزار"، بزرگترین تغییری که در روند بازاریابی دیجیتال در ده سال گذشته اتفاق افتاده است، توانایی شناسایی و دنبال کردن کاربران با استفاده از کوکی ها بوده است. او بیان می کند که "کوکی ها، این توانایی را برای افرادی که در بازاریابی دیجیتال فعالیت می کنند ایجاد می کند که کاربران را با استفاده از اینترنت شناسایی کنند و مکانشان را پیدا کنند. سپس اطلاعات مربوط به آن ها در پایگاه داده های بزرگی ضبط می شود و این اطلاعات تبدیل به پایه ای برای استفاده ها در مراحل بعدی بازاریابی دیجیتال می شود. کوکی ها همچنین به افرادی که در زمینه بازاریابی دیجیتال فعالیت می کنند اجازه می دهد تا حرکت مشتریان را روی نقشه دنبال کنند. این کار در بازاریابی دیجیتال بسیار موثر است و منجر به این می شود که یک ROI از بازاریابی مورد نظر ایجاد شود. با استفاده از ابزارهایی مانند "گوگل آنالیتیکز" تمام تعاملات آنلاینی  که هرکدام از کاربران با این تجارت داشته اند، ضبط و ثبت و نگه داری می شود. 

سپس می توان از این اطلاعات برای تعیین این که این که کدام کمپین بازاریابی موفق تر عمل می کند استفاده کرد. در صورتی که اگر امکان مشخص کردن مسیر حرکت مشتریان وجود نداشته باشد، ممکن است بازاریابان مجبور شوند ریسک های مختلف را بپذیرند که ممکن است احتمال شکست در این ریسک ها خیلی بالا باشد."


-  ضرورت برای "موبایل-پسند" کردن سایت های گوگل، داستان را برای سایت های بازاریابی دیجیتال

به عقیده مت بنونتو، مدیر عامل تیم SEO کمپانی "استادیو جیک پاور"، بزرگترین تغییری که بازاریابی دیجیتال در سال های دهه 2010 کرد، دستخوش بوجود آمدن ضرورت برای تغییرات اساسی در سایت های بازاریابی گوگل به شیوه ای بود که با موبایل هم مخوانی داشته باشند. یعنی الگوریتم به روزرسانی رده بندی همخوان سازی سایت های گوگل با موبایل در سال 2015 انجام گرفت که منجر شد که سایت های گوگل، به اصطلاح معروف "موبایل پسند" باشند! این موضوع منجر شد که بسیاری از کمپانی هایی که دارای وب سایت های قدیمی بودند، ترجیح دادند تا از این روش استفاده کنند تا سایت های خودشان را به گونه ای به روز رسانی کنند که با استفاده از موبایل هم بتوان از تمام امکاناتشان بهره گرفت. این موضوع منجر شد که برخی از کمپانی ها بر روی این دوراهی ماندند: یکی از این باید وب سایت های خودشان را به روز رسانی می کردند و دیگر این که با همان سیستم قدیمی کار می کردند که مسلما با انتخاب شیوه دوم، لطمات جبران ناپذیری می خوردند. بنابراین یکی از اتفاقات کلیدی که در زمینه بازاریابی در سال های دهه 2010 افتاد، به روز رسانی سایت ها به گونه ای بود که دسترسی آن ها با موبایل هم ممکن باشد. به عقیده آیدن انگلی، مشاور ارشد و موسس کمپانی بازاریابی "رایپ"، "در چند سال اخیر، ورژن متناسب با موبایل برای تمام وب سایت های بازاریابی بوجود آمده است. این ورژن حتی برای تمام جستجوهایی که بر روی دسکتاپ هم انجام می گیرند ایجاد شده است. استفاده از چنین وضعیتی باعث می شود که بر امکاناتی که در این وب سایت ها در گذشته هم وجود داشته است افزوده شود و این وب سایت ها بتوانند ویژگی های بهتری را در اختیار کاربرانی که از آن ها استفاده می کنند قرار دهند. این موضوع بعدها منجر به ایجاد SEO برای موبایل ها گردید و همچنین منجر به ایجاد بازاریابی دیجیتال با استفاده از صدا (Voice Marketing) و مخصوصا بازاریابی ویدیویی (Video Marketing) برای کاربران گردید. 


 با استفاده از گوشی های هوشمند، استفاده از همکاران اینترنتی شخصی دیجیتالی (مانند Siri و Google Assistant و غیره) رایج شده است.

 این موضوع منجر شده است که بازاریابی موثرتر باشد و با محتوای جست و جو همخوانی ببیشتری داشته باشد. کاربرانی که با موبایل کار می کنند

 امکان این که فرآورده ها را همان لحظه بخرند خیلی بیشتر است."



-  بازاریابی با استفاده از موبایل منجر شده است که مسیر حرکت مشتریان تغییر کند

مت رید، مدیر عامل شرکت "ای. زد. تکستینگ"، بیان می کند که: "وقتی که درباره موبایل حرف می زنیم، سخت است که اثری را که بر استفاده از موبایل بر روی نه تنها بازاریابی، بلکه بر روی تمام جنبه های رفتاری مشتریان داشته است انکار کنیم." بعد از این که آیفون در سال 2007 به بازار آمد، در سال های 2010 به بعد ، استفاده از کامپیوترهای جیبی به سرعت رواج پیدا کرد و این موضوع منجر شد که ارتباطات و قرار و مدارهای افراد و خرید کردن ها و بازی ها و تمام جنبه های زندگی افراد تغییرات زیادی کرد. بنابراین بازاریابی هم یکی از جنبه هایی بود که دچار تغییرات شگرف و بی سابقه ای شد. استفاده از موبایل، رفتار مشتریان را به طور کلی تغییر داد و بعد از این که شبکه های اجتماعی گسترده شدند، این تغییرات از قبل هم بیشتر شد. 

با استفاده بیشتر مردم از موبایل، اوضاع باز هم تغییر کرد و ترکیب موبایل با شبکه های اجتماعی اوضاع را به گونه ای کرد که تقریبا نیمی از غول های زمینه تجاری، در شبکه های اجتماعی فعالیت های گسترده ای دارند و یکی از منابع درآمدی آن ها همین شبکه های اجتماعی و موبایل ها می باشد."



- شبکه های اجتماعی

به عقیده جیسون لوییس، مدیر بخش تجاری کمپانی "نوآوری های بیرون ازجعبه"، بر این باور است که "مهم ترین روندی که در سال های دهه 2010 در بازاریابی دیجیتال اتفاق افتاد، استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی بود. وقتی که شما افرادی را می بینید که همگی از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و عضو این شبکه های اجتماعی هستند، باور می کنید که مسلما زندگی آن ها تحت تاثیر این شبکه های اجتماعی قرار می گیرد. امروزه بسیاری از افراد ساعت های زیادی را در شبانه روز، به نگاه کردن به صفحه های موبایل و یا کامپیوتر می پردازند. استفاده از شبکه های اجتماعی سهم قابل توجهی را از زمانی که آن ها به صفحه موبایل یا کامپیوتر خودشان می گذرانند اختصاص می دهد و خواندن روزنامه به صورت اینترنتی و یا بازدید کردن وبلاگ ها سهم کمتری را به خود اختصاص می دهد. بنابراین پرداختن به شبکه های اجتماعی موضوعی بسیار فراگیر و گسترده شده است و استفاده از شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و یوتوپ و غیره بسیار رایج می باشد و همین موضوع منجر به ایجاد تغییرات عظیمی در بازاریابی دیجیتال شده است چون شیوه جدید بازاریابی دیجیتال، از طریق شبکه های اجتماعی می باشد و می تولن از طریق شبکه های اجتماعی، به بازاریابی پرداخت." همچنین سیمون هنسن، موسس و بلاگر در کمپانی "لانگز" بیان می کند که "بازاریابان با بررسی مسیرهایی که مشتریان و کاربران در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند، می توانند بفهمند که مشتریان به دنبال چه چیزی می گردند و می توانند تبلیغات خودشان را در شبکه های اجتماعی به شیوه ای بسیار راحت در اختیار کاربران قرار دهند. 

بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی حتی نسبت به چند سال گذشته غیرقابل مقایسه است و کیفیت و سهولت انجام بازاریابی تغییرات بسیار زیادی پیدا کرده است. به این دلیل که این گونه بازاریابی هم بسیار آسان است و هم این که تولید روش های جدید و موثر بازاریابی بسیار کم هزینه و ساده می باشد"



-بازاریابی اثرگذار میزان هوشیاری برند را افزایش داده است

به عقیده استوارت لنگ، مشاور ارشد در کمپانی "بریزی"، مهم ترین دستاوردی که پیشرفت تکنولوژی در سال های دهه 2010 برای بازرایابان و بازاریابی دیجیتال داشته است، وجود بازاریابی اثرگذار بوده است. او بیان می کند که :" امروزه بیشتر از هر زمان دیگری، مشتریان به حرف های بازاریابان اعتماد می کنند. این موضوع منجر شده است که بازاریابی به شیوه ای اثرگذار انجام شود. این بازاریابی اثرگذار منجر می شود که میزان هوشیاری برند افزایش پیدا کند، میزان فروش افزایش پیدا کند و طیف گسترده ای از مخاطبین جذب کار شوند. 

به عقیده او، این روند منجر شده است که بسیاری از تجارت هایی که می خواهند فرآورده ها و یا خدمات جدید خودشان را به مشتریان جدید معرفی کنند، سود فراوانی ببرند."


- تغییر به سمت اتوماسیون، یادگیری ماشینی

به عقیده کولین جی. اسلاتری، موسس کمپانی بزرگ "تایکون دیجیتال"، بزرگترین تغییری که در بازاریابی دیجیتال در سال های دهه 2010 انجام گرفته است، تغییر به سمت اتوماسیون و یادگیری ماشینی است. او بیان می کند که: " هم گوگل و هم فیسبوک، که 70 درصد از سمت تبلیغات دیجیتالی در آمازون را به خودشان اختصاص داده اند، در زمینه اتوماسیون و یادگیری ماشینی، در سال های 2010 تغییرات زیادی کرده اند که این تغییرات منجر شده است که کیفیت و چگونگی تبلیغات آن ها بسیار تغییر کند. البته این موضوع لزوما موضوع خوبی نیست. به عقیده شخصی من این موضوع به ضرر مشتریان می شود چون مشتریان مجبور می شوند که صرفا به گوگل و فیسبوک "اعتماد" کنند. ولی در نهایت این روند منجر شده است که وضعیت تبلیغات دیجیتال و بازاریابی دیجیتال تغییرات عمده ای کند و به همین دلیل به نظر من می توان گفت که بزرگترین عاملی که منجر به این تغییرات در بازاریابی دیجیتال در سال های دهه 2010 شده است؛

 وجود اتوماسیون و یادگیری ماشینی بوده است و با استفاده از این تغییرات دامنه بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده تر از قبل شده است و همچنین حجم تبلیغات و کیفیت بازاریابی دیجیتال به شیوه بی سابقه ای افزایش پیدا کرده است و به نظر یادگیری ماشینی و اتوماسیون بیشترین سهم این افزایش را دارد.


[ سه شنبه 24 دی 1398 ] [ 11:39 ] [ غزاله ]



توصیه هایی برای جلسه اول آشنایی با آژانس بازاریابی دیجیتال


مانند کارآفرینی، 90 روز اول کار با آژانس های بازاریابی دیجیتال ممکن است به شما یا زود بگذرد یا دیر بگذرد. ولی نباید سخت بگذرد. شما باید طوری با این آژانس ها کار کنید که موفقیتتان تضمین شود. کار بازاریابی دیجیتالی کار سختی نیست. تنها باید سعی کنید توانایی پیش بینی خودتان را کمی بالا ببرید. اولین جلسه ای که با ماموین آژانس های بازاریابی دیجیتال خواهید داشت؛ بسیار حساس و سرنوشت ساز است. باید یاد بگیرید که چگونه با آن ها برخورد کنید. 

همیشه اولین برخوردها خیلی مهم هستند و تصوری که از شما در ذهن آن ها در اولین برخورد ایجاد می شود؛ تا آخر کار باقی خواهد ماند.

 بنابراین برای این که بهترین رابطه را با آژانس های بازاربابی داشته باشید؛ پیشنهادات زیر را به شما می دهیم:

 -  شروع به کار کردن با آژانس های بازاریابی

به عنوان نکته اول باید این موضوع را درنظر گرفت که کار کردن یا یک آژانس بازاریابی، مخصوصا در ابتدای کار، کار آسانی نیست و مانند هر کار تجاری دیگری، مشکلات خود را دارد. 

مهم ترین نکته این است که بتوانید رابطه خوبی برقرار کنید نوع رابطه ای که برقرار می کنید تاثیر مثبت زیادی بر روی کار شما خواهد داشت. به عنوان مثال، در صورتی که با مامورآژانس همیشه از کلمه "لعنتی" استفاده کنید، ممکن است کار خوب پیش نرود چون شما انرژی منفی ایجاد کرده اید بنابراین باید به بهترین شکل ممکن با این افراد ارتباط برقرار کنید. باید به خاطر داشته باشید که این رابطه با یک رابطه دوستانه فرق می کند. شما برای آن سرمایه گذاری می کنید. آینده شما و وضعیت کاری شما در آینده به آن بستگی دارد بنابراین باید این رابطه را جدی بگیرید. به احتمال زیاد این آژآنس بازاریابی دیجیتالی در ابتدا به صورت پیش فرض، انتظاراتی از شما داشته باشد. شما باید همیشه خودتان را آماده کنید حتی در صورتی که چنین هم نبود.

 - دستتان را بالا ببرید

اگر در جلسه اول سوالی داشتید، حتما بپرسید. بازاریابان و متخصصان در زمینه بازاریابی در کار خودشان حرفه ای هستند و از آن جایی که در کار خودشان تخصصی هستند و ممکن است مفاهیم را تخصصی بیان کنند و همچنین استرس هم دارند؛ ممکن است برخی از مطالب را به گونه ای توضیح دهند که شما نفهمید. بنابراین اگر جایی مشکل داشتید، دستتان را بالا ببرید و سعی کنید از آن ها سوالاتتان را بپرسید. حتی در صورتی که شما تجربه کار کردن با چند آژآنس بازاریابی دیجتال را در گذشته دارید؛ باز هم سعی کنید از آن ها سوال بپرسید. اطمینان داشته باشید که هیچ سوالی بیجا نیست.

همیشه به خاطر داشته باشید که ندانستن عیب نیست؛ نپرسیدن عیب است. 

هرگز از این که دستانتان را بالا بیاورید و سوالات خودتان را درباره معنی اصطلاحات و غیره بپرسید؛ خجالت زده نباشید. چون سوالات نه تنها باعث می شوند که دیدتان نسبت به کار گسترده تر شود، بلکه باعث می شوند که در راه رسیدن به هدف هایتان سریع تر حرکت می کنید.

 - دقیقا مشخص کنید که می خواهید به کجا برسید

یکی از مهم ترین عواملی که باعث می شود که یک تجارت با آژانس بازاریابی دیجیتال به توافق برسند؛ این است که آن ها بر روی اهدافشان با هم توافق کامل داشته باشند و یک هدف مشترک را دنبال کنند. بنابراین بهتر است از همان ابتدا، اهداف را تعریف کنید و به آن ها هم مشخصا بیان کنید که قرار است به چه هدفی برسید.

 آژانس بازاریابی دیجیتال باید به صورت کامل و با جزئیات، بداند که شما می خواهید به کجا برسید. 

باید بعد از مشخص کردن موقعیت فعلی امسال، به آن ها بگویید که در سال آینده قرار است به کجا برسید. همچنین باید یک چشم اندازی را از راهی که قرار است سال های آینده به بپیمایید را به آن ها نشان دهید. از این رو باید آماده باشید که در همان جلسه اول، برای آن ها مشخص کنید که قرار است چکار کنید.

وقتی که هدف را برای آن ها مشخص می کنید، خود به خود همکاری ها حالت جمعی به خود می گیرند و همین باعث می شود که هماهنگی میان شما و آن ها بیشتر شود. برخی از اهداف بسیار شفاف و معلوم هستند و حتی می توان آن ها را با اعداد هم اندازه گیری کرد. به عنوان مثال، ممکن است هدف تجارت شما این باشد که در سال آینده به میزان درصد خاصی از سودآوری برسید. برخی دیگر از اهداف کمی مبهم تر هستند. به عنوان مثال ممکن است هدف شما این باشد که مکان سازمان را در سال آینده تغییر دهید. این هدف به اندازه هدف قبلی (که می توانستید آن را با آمار و ارقام نشان دهید) مشخص نمی باشد. در هر دو صورت شما باید با آژآنس بازاریابی دیجیتال به یک توافق قانع کننده و قابل قبول برسید و باید آن ها را قانع کنید که دقیقا دنبال چه هستید. چون به توافق رسیدن بر سر اهداف، و تعریفی که از موفقیت دارید، منجر می شود که انتظارات هم برای شما و هم برای آن ها مشخص شود و این کار در رشد سازمان کمک شایانی می کند.

  - انجام تحقیق و بررسی درباره شرایط خارجی بازار و ارایه نتیجه ها

بازاریابی معنی دار نمی تواند بدون تحقیق و جستجو کافی آغاز شود. ولی تحقیق و جستجو تنها در صورتی می تواند به بازاریابی کمک کند که منجر به رسیدن به نتیجه های منطقی شود.

 بنابراین باید قبل از جلسه اول، درباره وضعیت بازار و کاری که آژانس بازاریابی دیجیتال قرار است برایتان انجام دهد تحقیقاتی انجام دهید و نتیجه این تحقیقات را به صورت داده های آماری به همراه تصویر و نمودار و جدول در اختیار آن ها قرار دهید.

 آن ها در کارشان از این داده ها استفاده زیادی می کنند. بنابراین هرچقدر که نتیجه های تحقیقات و داده هایی که شما در اختیارشان می گذارید دقیق تر باشد؛ می توان انتظار داشت که کیفیت کار در آینده بهتر خواهد بود و احتمال موفقیت افزایش پیدا می کند.

[ دوشنبه 23 دی 1398 ] [ 14:04 ] [ غزاله ]

 

به طور کلی موضوعات، اعتماد اساس هر سازمان و هر تجارت موفقی است ولی این موضوع در صنعت بازاریابی دیجیتال مهم تر هم می شود. معمولا به مشتریان گفته می شود که اینترنت رایگان است ولی در حقیقت این گونه نیست! در حقیقت آن ها برای اینترنت هم هزینه می پردازند! هزینه ای که برای آن هم پرداخته می شود، این است که داده های خصوصی آن ها جمع آوری می شود. این داده ها برخی اوقات بدون این که بدانند جمع آوری می شود و سپس در فرم تبلیغات از آن استفاده می شود.

ولی اکنون زمان آن رسیده است که این روند تغییر کند و محیطی ایجاد شود که در آن اعتماد، شفاف سازی وانتخاب مهم باشند. این تغییرات باید در بازاریابی دیجیتال انجام شود.


سیستم دیجیتال مارکتینگ چگونه است ؟

سیستم بازاریابی دیجیتال در حالت فعلی سیستمی پیچیده است و البته مبهم می باشد. صدها کمپانی وجود دارد که در حال جمع آوری، خریدن و فروختن داده های مشتریان هستند. برندها سعی می کنند کاری کنند که مردم را متقاعد کنند که هیچ جایگزینی برای این کار وجود ندارد و به تامین کردن سیستم از نظر مالی ادامه می دهند و این موضوع به قیمت در معرض استفاده قارر گرفتن کاربران تمام می شود. داده های این کاربران به راحتی قابل پیگیری و استفاده می باشد بدون این که بخواهند و اجازه دهند.

این کار مانند نوعی دزدی در روز روشن است. البته قوانین جدید، روز به روز این کار را غیرقانونی تر می کنند. امروزه سازمان های دولتی در سطح ملی، محلی و بین المللی قوانینی را در سطح خصوصی وضع می کنند تا از این نوع به اصطلاح "دزدیدن" داده ها جلوگیری شود. بنابراین بازاریابی دیجیتال باید به گونه ای تغییر کند که اعتماد مشتریان جلب شود.


این کارها، نه تنها غیرقانونی و غیراخلاقی هستند؛ بلکه از نظر کاربرد هم مناسب نمی باشد. در حقیقت، بر اساس نظرسنجی هایی که انجام گرفته است، بیش از 287000 نفر از مردم و 52 درصد از مشتریان تایید کرده اند که در بازاریابی دیجیتال، پیام های تبلیغاتی که مرتبط با کار آن ها نیست برایشان می آید و این پیام ها باعث می شود که نظرشان نسبت به وب سایت و یا اپلیکیشن مورد نظر منفی شود. مخصوصا در صورتی که ندانند که این داده ها از کجا آمده اند. به همین دلیل است که زمان آن رسیده است که مدل جدیدی ایجاد شود که بر اساس اعتماد، حقیقت و انتخاب و شفاف سازی قرا دارد.

قبل از اینترنت، وقتی که تجارت ها صرفا فیزیکی بودند، مشتریان ارتباطات محسوس و قابل درکی را با تجارت ها داشتند. تجارت ها به صورت ارتباط چهره به چهره انجام می گرفت. وقتی که به یک فروشگاه می رفتند، خدمات مخصوص حضوری دریافت می کردند. می توانستند تجارتی را که انجام می دهند را حس کنند و بدانند که از چه کسی خرید می کنند. به این شیوه می توانستند اعتماد کنند. بنابراین در این روش اعتماد قوی ایجاد می شد. چون همه چیز به صورت ملموس انجام می شد و مشتری تکلیف خودش را می دانست

ولی در اینترنت، موضوع اعتماد موضوع مشکل سازی شده است. به این دلیل که طبیعت اینترنت غیرخضوری است و در روش اینترنتی، برای مشتریان سخت است که درک کنند که دارند با چه کسی و یا چه چیزی تجارت می کنند. 

در بازاریابی دیجیتال، در چند سال اخیر حتی مسئله سازتر هم شده است. این موضوع به دلیل عدم اطمینانی است که در داده ها وجود دارد. بنابراین اوضاع به گونه ای شده است که تجارت هایی که در اینترنت موفق تر هستند؛ تجارت هایی هستند که به بهترین شکلی می توانند اعتماد را در میان مشتریان ایجاد کنند. در بازاریابی دیجیتال یکی از مهم ترین موضوعات، ایجاد اعتماد میان مشتریان است چون این موضوع موضوعی است که ظاهرا به فراموشی سپرده شده است. بنابراین باید این اعتماد را میان مشتریان به گونه ای ایجاد کرد که بتوانند به کمپانی هایی که بازاریابی دیجیتال انجام می دهند اعتماد کنند.



تا همین چند سال پیش، به نظر خیلی غیرمنطقی می آمد که به جای این که در هتل بمانیم، به خانه فردی غرببیه برویم و یا به جای این که تاکسی بگیریم، در ماشین فردی غریبه بپریم. این در حالی است که چنین کمپانی هایی باعث شده اند که این اتفاق بیفتد. البته این کمپانی ها با جلب اعتماد مردم این کار را انجام داده اند. بنابراین موضوع اعتماد موضوع بسیار مهمی است.

بنابراین باید گفت که در اقتصاد اشتراکی هم اعتماد موضوع بسیار مهمی است و این موضوع در صنعت تبلیغات هم اهمیت دارد. ولی متاسفانه در بازاریابی دیجیتال اعتماد وجود ندارد. تنها راهی که می توان در بازاریابی دیجیتال اعتماد ایجاد کرد این است که برای مشتریان این حق انتخاب را قایل شوند که دقیقا از آن ها اجازه بگیرند که چه زمانی و چگونه اطلاعات خودشان را جمع آوری کنند و مورد استفاده قرار دهند.


ویژگی های یک کمپانی مورد اعتماد :

- به مشتریان اجازه دهند که بدون این که داده هایشان جمع آوری شود، در محیط هایی بدون تبلیغات به محتویات دسترسی داشته باشند

- در صورتی که داده های آن ها جمع آوری شود، از آن ها اجازه گرفته شود و در عوض دسترسی رایگان به محتوای اینترنتی به آن ها داده شود

- و در نهایت این که یا به طور کلی داده های آن ها جمع آوری نشود و یا اگر این داده ها جمع آوری می شود، تبلیغات مرتبط کمتری برای آن ها مورد استفاده قرار بگیرد


به طور کلی اعتماد برگ برنده در کمپانی هایی است که به  بازارایابی دیجیتال انجام می دهند و ایجاد اعتماد

 نه تنها اخلاقی و قانونی است، بلکه برای تجارت کمپانی ها هم مفید می باشد.

[ شنبه 21 دی 1398 ] [ 11:06 ] [ غزاله ]

بازاریابی ویدیویی: شیوه ای جدید از بازاریابی دیجیتال



از زمانی که مفهوم بازاریابی دیجیتال مطرح شد، بیشتر کمپانی ها به این موضوع فکر می کردند که می توان با استفاده از کارهایی مانند ایجاد وب سایت برای سازمان ها و ایجاد تبلیغات دیجیتال در شبکه های اجتماعی و یادگیری این که چگونه می توان نتیجه های جست و جوی مرورگرها را در گوگل به جلو برد، بازاریابی دیجیتال را ارتقا داد.

ولی وقتی که این کار به صورت روزافزونی رشد پیدا کرد و تعداد تبلیغات زیادی که در این زمینه انجام گرفته بود بیشتر و بیشتر شد، دیگر به نظر می آمد که استفاده از این روش ها نمی توانست به اندازه کافی سودمند باشد.

 چون از یک طرف تعداد این تبلیغ ها خیلی زیاد بود و از طرف دیگر هم مشتریان دیگر اعتمادی به این گونه تبلیغات نمی کردند و بنابراین کم کم در مقابل این تبلیغات از خودشان واکنش های منفی و مقاومتی نشان می دادند که این موضوع باعث شد که از میزان کیفیت این تبلیغات کاسته شود و اکنون اوضاع به جایی رسیده است که تقریبا 30 درصد از افرادی که از اینترنت استفاده می کنند، از روش های جلوگیری کننده از تبلیغات (ad blocker) استفاده می کنند که بیشتر آن ها افرادی از نسل جوان هستند. 

این موضوع به این معنی است که نسل جوان، به احتمال زیاد حتی نمی خواهند بسیاری از این تبلیغات را ببینند. این موضوع منجر به این شد که در آگوست سال 2018، برای سازمان هایی که می خواستند کیفیت بازاریابی دیجیتال خودشان را افزایش دهند، روش جدیدی ارایه کرد. در این روش بر این موضوع تاکید شد که مخاطبین دیگر نمی خواهند محتوایی برای خواندن داشته باشند؛ بلکه می خواهند محتوا را به صورت ویدویی ببینند.

 تماشای ویدیوهای آنلاین در سال های اخیر به شیوه انفجاری افزایش پیدا کرده است.

 امروزه بیش از 250 میلیون ساعت ویدیو به صورت روزانه در سایت یوتوپ مشاهده می شود و پیش بینی می شود که این میزان برای نسل آینده دو برابر شود که اکثر این ویدیوها هم بدون صدا پخش می شوند. به عنوان مثال، 85 درصد از ویدیوهای یوتوب بدون صدا پخش می شود. بنابراین استفاده از این روش جدید که نوعی از بازاریابی دیجیتال است می تواند برای تبلیغات سازمان ها روش مناسبی باشد. 

بهتر است که سازمان ها ویدیوهایی کوتاه و مفید را در شبکه های مجازی به اشتراک بگذارند. این شیوه بازاریابی دیجیتال با استفاده از ویدیو منجر می شود که ارتباط خوبی با مشتریان برقرار می شود و بنباراین می تواند میزان درگیری مشتریان در کار را هم افزایش دهد. 

استفاده از ویدیوها راه کار خوبی هستند که می توان توجه مخاطبینی را که میان دریایی از پست های اینترنتی به دنبال ویدیو می گردند جلب کرد. این موضوع مخصوصا بر نسل جوان اثر مثبت زیادی می گذارد به این دلیل که آن ها با اطلاعات در قالب ویدیو بهتر ارتباط برقرار می کنند.

 این شیوه جدید مخصوصا برای سازمان هایی که می خواهند خودشان را با تغییرات سریعی که در بازاریابی دیجیتال رخ داده است تطبیق دهند؛ موضوعی مهم است.


درک این موضوع که چگونه هوش مصنوعی (AI) و اتوماتیک سازی می تواند به روند کسب و کار کمک کند؛ شاید کمی سخت باشد! ولی این موضوع حقیقت دارد!


 در حقیقت اتوماسیون و هوش مصنوعی، امروزه صنایع بیشماری را تحت تاثیر خودشان قرار داده اند ولی تاثیری که بر روی بازاریابی و ارتقای کیفیت روند کسب و کار می کنند؛ ممکن است موضوعی باشد که نیاز به کمی توضیح داشته باشد که در این نوشته سعی داریم بهبود بازاریابی دیجیتال با این ترفندها رو براتون توضیح بدیم ولی قبل از مطالعه این بخش پیشنهاد میکنیم پست های قبلی در زمینه بازاریابی دیجیتال رو مشاهده کنید: 


ترفند های پیشرفت در کسب وکار:


1- توانایی ارتقا فرآیندهای تصمیم گیری وافزایش  میزان بازدهی در برابر هزینه هایی که بر روی تبلیغات شده است 

یکی از مهم ترین استفاده های هوش مصنوعی در زمینه تجاری این است که به عنوان یک بازاریاب، ما در مقابل خطاهایی که ممکن است از انسان سر بزند، مصون می مانیم.  همچنین فرآیند تصمیم گیری با استفاده از این تکنیک بسیار آسان تر می شود چون داده ها به ماشین داده می شوند و تصمیم گیری به عهده ماشین گذاشته می شود.


2- با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، می توانیم در زمان و هزینه صرفه جویی کنیم

با این روش می توانیم سرعت و دقت کار را افزایش دهیم و همچنین با استفاده از داده ها، بدون نیاز به صرف زمان، محاسباتی را که در شرایط عادی می توانند بسیار زمان بر باشند را انجام دهیم. این در حالی است که در شرایط عادی ممکن است بگوییم: " بی خیال! خیلی طول می کشه محاسبش! از این قسمت می گذریم!!!"


3- می توانیم فعالیت های کلی سازمان را به شکل بهینه تری انجام دهیم

با توجه به روند تصمیم گیری دقیقی که استفاده از AI برای ما فراهم می کند و نیز با توجه به این حقیقت که این سیستم در طول زمان بهتر و بهتر هم می شود (چون خصوصیت یادگیری ماشینی این است) بنابراین می توان گفت در صورت استفاده از این سیستم،  می توانیم انتظار داشته باشیم که فعالیت های کلی شرکت را به شیوه مناسب تری تحت نظارت قرار دهیم و کنترل کنیم.


4- AI می تواند به ما کمک کند تا موقعیت های مناسب جدید را کشف کنیم

مثال هایی از روش هایی که AI می تواند به ما کمک کند تا موقعیت های جدید را کشف کنیم، شامل موارد زیر است: درمورد تبلیغات، زمانی که از نظر آماری مشکلاتی ایجاد می شود، در مورد تبلیغات الکترونیکی و همچنین تولیدات جدید. به عنوان مثال در زمینه تبلیغات الکترونیکی، می توانیم تبلیغ مورد نظر را دقیقا در بهترین جای ممکن برای مناسب ترین مخاطبان قرار دهیم.



البته باید دانست که اعمال کردن سیستم های AI و یادگیری ماشینی کار آسانی نیست و ممکن است در بسیاری از موارد دشوار و مشکل ساز باشد. و این که سعی کنیم بهترین کارها را در این زمینه انجام دهیم، ضرورت دارد. البته در این راه ممکن است با مشکلاتی مواجه شویم. مشکلاتی مانند این که کارکنان خود را آموزش دهیم که چگونه از این تکنولوژی های جدید استفاده کنند و مشکلاتی از این قبیل. که البته می توان با دادن آموزش های لازم به این کارکنان و یا استخدام یک تیم خبره به این کار و کارهایی از این قبیل این مشکلات را حل کرد.


ارتباط بین انسان و وسایل الکترونیکی، روز به روز در حال افزایش است. در واقع، در برخی از کشورها، کاربران بیش از 11 ساعت از فعالیت‌های روزانه خود را به تعامل با دستگاه‌های الکترونیکی اختصاص می‌دهند. در آینده‌ای نزدیک، استفاده از این وسایل در تمام فعالیت‌های روزانه انسان نقش خواهد داشت. از این‌رو، اهمیت و تأثیر بازاریابی دیجیتال روز به روز افزایش می‌یابد. نادیده گرفتن این موضوع، جذب مشتریان بیشتر را برایتان تقریباً غیرممکن و در نتیجه، کسب و کار شما از دیگر رقبا عقب می‌ماند. در ادامه، به معرفی انواع بازاریابی دیجیتال می‌پردازیم. شما می‌توانید با توجه به صنعت، کسب و کار و مشتریان خود، بهترین روش‌های بازاریابی دیجیتال را انتخاب کنید و از این روش‌ها برای رشد و توسعه کارتان بهره بگیرید.


1. بهینه‌ سازی موتور جستجو

عوامل متعددی در بهینه‌سازی موتور جستجو دخیل هستند که می‌توان آن‌ها را به دو دسته «سئوی داخلی» (On-Page SEO) و «سئوی خارجی» (Off-Page SEO) تقسیم‌بندی کرد. سئوی داخلی، به اعمالی اطلاق می‌شود که برای بهبود سئو در درون وب‌سایت صورت می‌گیرند. در طرف مقابل، به اقدامات و ارتباطاتی که در خارج از فضای وب‌سایت به منظور رشد سئو انجام شود، سئوی خارجی گفته می‌شود.

با تغییر الگوریتم‌های موتورهای جستجو، الزامات دستیابی به سئوی بهتر نیز تغییر می‌کنند. این تغییرات به منظور تطبیق نتایج با نیازهای کاربر صورت می‌گیرند. با توجه به این مسئله باید به خاطر داشت که مقصود از سئو، ساخت وب‌سایتی با قرارگیری در رتبه اول نتایج نیست بلکه هدف نهایی، ایجاد بهترین وب‌سایت ممکن برای کاربران مد نظر شما است. اگر همیشه در رتبه‌های بالای سئو قرار داشته باشید، دیده شدن وب‌سایت شما و ترافیک آن افزایش می‌یابد. این موضوع، رونق و پیشرفت سریع‌تر کسب و کارتان را به همراه خواهد داشت.

2. بازاریابی موتور جستجو و تبلیغات کلیکی

بازاریابی موتور جستجو» (Search Engine Marketing) یا اصطلاحاً «SEM»، یکی از موارد نادیده گرفته شده در سئو، یعنی خرید ترافیک اختصاصی از موتورهای جستجو را پوشش می‌دهد. با استفاده از SEM، می‌توان در SERP کاربران، فضایی را به منظور تبلیغات وب‌سایت خریداری کرد. متداول‌ترین پلتفرم‌های غیر رایگان برای جستجو، «Google AdWords» و «Bing Ads» هستند. در این روش، بازاریاب باید مبلغ از پیش تعیین شده‌ای را به موتورهای جستجو پرداخت کند. با این کار، در بخش‌های مختلف SERP حاصل از جستجوی کلمات کلیدی معین یا عبارات خاص، تبلیغات مورد نظر بازاریاب به نمایش درمی‌آیند.

3. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

در دنیای دیجیتالی امروزی، شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی را در بازاریابی کسب و کارهای مختلف بازی می‌کنند و اهمیت آن‌ها در ایجاد یک استراتژی بازاریابی مناسب بر کسی پوشیده نیست. با این وجود، نکته اساسی در بهره‌گیری صحیح از شبکه‌های اجتماعی، شناخت کافی ورودی‌ها و خروجی‌های بازاریابی در این روش است. «بازاریابی شبکه‌های اجتماعی» (Social Media Marketing)، محصولات و خدمات شما را بیش از بیش در معرض دید کاربران قرار می‌دهد و امکان برقراری ارتباط نزدیک با مشتریان را برایتان فراهم می‌کند. در این روش تعامل، شما می‌توانید بازخوردهای ارزشمند مشتریان خود را دریافت کنید و با استفاده از اطلاعات به دست آمده، کیفیت خدمات و محصولات و همچنین نحوه ارائه آن‌ها را بهبود بخشید.

4. بازاریابی محتوا

«بازاریابی محتوا» (Content Marketing)، روشی است که در آن شما می‌توانید با تولید محتوای باکیفیت برای کاربران خود، فروش بیشتری را به دست آورید. محتوای مورد نظر را می‌توان در هر پلتفرم اینترنتی ایجاد کرد. ارسال پیام در توییتر، آپلود ویدیو در یوتیوب و نوشتن مطالب مختلف در وب‌سایت، از مصادیق بازاریابی محتوا هستند. این روش دارای کارایی بسیار خوبی است چراکه محتوای شما را با روش‌های دیگری از قبیل بازاریابی سئو و شبکه‌های اجتماعی ادغام می‌کند و در نتیجه، بهره‌وری کار افزایش می‌یابد.

5. بازاریابی پورسانتی

«بازاریابی پورسانتی» (Affiliate Marketing) یا همکاری در فروش، روشی است که در آن به ازای جذب هر مشتری، مبلغی به فرد جذب‌کننده پرداخت می‌شود. این نوع بازاریابی مانند استخدام کارمند برای فروش محصولات یا خدمات یک شرکت و پرداخت پورسانت به ازای هر فروش است. در بازاریابی پورسانتی، تنها برای فروش‌های صورت گرفته پول پرداخت می‌شود و هیچ‌گونه پیش پرداختی به فرد تبلیغ‌کننده تعلق نمی‌گیرد. بسیاری از وبلاگ نویسان یا وب‌سایت‌های فروش اینترنتی از این نوع بازاریابی استفاده می‌کنند

6. بازاریابی تأثیرگذار

یکی از جدیدترین روش‌های بازاریابی دیجیتال، «بازاریابی تأثیرگذار» (Influencer Marketing) است. در این روش، از افراد مشهور یا دارای دنبال کننده‌های زیاد در شبکه‌های مجازی برای جذب کاربران بیشتر و بهبود فروش محصولات استفاده می‌شود. بازاریابی تأثیرگذار، در کانال‌های شبکه‌های مجازی (اینستاگرام، تلگرام و غیره) از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است. به عنوان مثال، شرکت‌های مختلف با استخدام کاربران پرطرفدار و مشهور اینستاگرام، از آن‌ها می‌خواهند که با ارسال چند تصویر، محصولات یا خدمات مشخصی را تبلیغ کنند.

7. بازاریابی ایمیلی

در «بازاریابی ایمیلی» (Email Marketing)، اطلاعاتی از قبیل معرفی محصولات، خدمات و تغییرات اخیر هر یک از آن‌ها، در بازه‌های زمانی مشخص توسط ایمیل برای مشترکین ارسال می‌شود. این روش بر خلاف روش‌های دیگر بازاریابی دیجیتال، بر پایه ایجاد یک رابطه مخصوص بین مشتری و شرکت است. ارسال ایمیل‌های به‌روزرسانی، باعث فراهم کردن ارزش برای مشتریان و کسب اعتماد و وفاداری بیشتر آن‌ها به برند می‌شود.

بهترین نتیجه در بازاریابی ایمیلی زمانی به دست می‌آید که شما مشترکین خود را نه با پرداخت پول بلکه از طریق تولید محتوای مناسب و اعتمادسازی برند جذب کرده باشید.

8. بازاریابی ویروسی

«بازاریابی ویروسی» (Viral Marketing)، روشی است که در آن از تولید محتوایی جذاب، طنز یا حتی عجیب برای افزایش به اشتراک‌گذاری مطالب و جذب بازدیدکننده‌های بیشتر استفاده می‌شود. بازاریابی ویروسی، ترافیک وب‌سایت را در یک بازه زمانی کوتاه به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. انجام این روش بسیار دشوار است اما ارزش امتحان کردن را دارد. شرکت‌هایی با مدل کسب و کار B2C بیشترین علاقه را به این نوع بازاریابی از خود نشان می‌دهند. این شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از حساب‌های شبکه‌های اجتماعی خود در پلتفرم‌های مختلف، بازدیدکننده‌های بسیار زیادی را جذب کنند.

9. تبلیغات موبایلی

تمام روش‌های تبلیغات دیجیتال را می‌توان بر روی تلفن همراه اجرا کرد. با این وجود، برخی از روش‌های بازاریابی قابل اجرا بر روی تلفن‌های همراه، با روش‌هایی بالا همخوانی ندارند. به عنوان مثال، «تبلیغات پیامکی» (SMS Advertising) روشی است که به منظور بازاریابی محلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. شما می‌توانید با ارائه خدمات پیامکی، امکان دریافت پیشنهاد‌های ویژه، کوپن‌های تخفیف و اخبار جدید شرکت را برای مشتریان خود فعال کنید.

[ سه شنبه 10 دی 1398 ] [ 17:49 ] [ غزاله ]

گسترش و توسعه استراتژی هایی برای موفقیت شرکت شما در بازاریابی اینترنتی

 اولین گام در راه بازگشت سرمایه، تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال است. در این مرحله طی جلساتی که بین مدیر یک کسب و کار و متخصصین بازاریابی دیجیتال برگزار میشود در رابطه با وضعیت کنونی محصولات کسب و کار مورد نظر بحث میشود و سپس استراتژی و اهداف قابل سنجشی برای موفقیت در دنیای مجازی تعیین میشوند.

جذب مخاطب به سمت وب سایت

بعد از تعیین استراتژی، متخصصین شروع به جذب مخاطبان به سوی وبسایت شما خواهند کرد. این کار با هدف گیری کاربرانی که خدمات و محصولاتی را مرتبط با خدمات و محصولات شما جستجو می‌کنند، صورت میگیرد. لذا این کار بازدید قابل توجهی برای وب سایت شما فراهم آورده، و در نهایت موجب افزایش چشمگیری در بازگشت سرمایه شرکتتان خواهد شد.

افزایش نرخ تبدیل و باقی ماندن مشتری

پس از اینکه برای مدتی تکنیکهای بازاریابی دیجیتال به طور مستمر برای یک محصول یا خدمت اجرا شد، به نقطه ای میرسیم که آن محصول یا خدمت در بین کاربران نفوذ کرده و تعداد بازدیدهای وبسایت یا صفحه محصول مورد نظر در شبکه های اجتماعی افزایش پیدا میکند. در این مرحله علاوه بر ادامه پیگیری برای بالا بردن آمار دیده شدن در فضای مجازی، باید نرخ تبدیل را بالا برد.

 نرخ تبدیل برابر است با نسبت کل مشتریانی که وارد وبسایت محصول مورد نظر می شوند به تعداد مشتریانی که محصول مورد نظر را خریداری میکنند. پس هر چه نرخ تبدیل بالاتر برود نشان دهنده موفقیت بیشتر وبسایت یا پیج محصول مورد نظر در متقاعد کردن مشتریهای بالقوه است. در شرایطی که کاربر باز نمیگردد و یا شما میخواهید مشتری را برای خرید به وب سایت خود جذب کنید، ما از استراتژیهای مشخص با هدف بازگشت مشتری استفاده میکنیم. این استراتژیها شامل استراتژیهای بازاریابی و ایجاد پیوستگی و ارتباط ادامه دار میان وب سایت و مخاطب هستند.


استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ با نیازهای خاص و بی مانند مشتری های شما و اهداف برندتان گره میخورند،

 آنگاه با رویکردهای صحیح مارکتینگ متخصصان بازاریابی دیجیتال ما، شما میتوانید نرخ تبدیل را بهبود بخشیده

 و با ایجاد پیوستگی با کاربر موجب افزایش بازگشت سرمایه (ROI) به میزان زیاد شوید.


[ يکشنبه 8 دی 1398 ] [ 14:12 ] [ غزاله ]


 بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ :  


اصطلاح بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) از دو دهه پیش تاکنون به عنوان

زیرمجموعه‌ ای ازمدیریت بازرگانی و نیز مدیر تبلیغات مورد اشاره قرار می‌گیرد.


اما با توجه به توسعه فناوری اطلاعات  طی سالهای اخیر، افزایش متوسط زمان آنلاین بودن کاربران، استفاده گسترده از موبایل و افزایش ضریب نفوذ اینترنت در جهان، امروزه به عنوان یک دانش و تخصص مستقل مورد توجه قرار می‌گیرد.


بازاریابی دیجیتال به طور کلی تمام فعالیتهایی است که برای جذب مشتریان و فروش محصولات و خدمات درفضای آنلاین انجام میشود.این فعالیتها شامل بازاریابی ایمیلی، تبلیغات کلیکی، راه اندازی یک صفحه در شبکه های اجتماعی، بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، راه اندازی وب سایت، تولید و انتشار محتوا میشود. البته به یاد داشته باشید که فعالیتهای بازاریابی دیجیتالی گسترده تر از این موارد است و متخصصان فرصت طلب بازاریابی دیجیتال که هوشمندانه عمل میکنند همیشه به راههای جدیدی برای بازاریابی دیجیتال دست پیدا میکنند. در این راه داشتن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به عنوان نقشه راه و داشتن خلاقیت برای اجرای هر مرحله از استراتژی نقشی تعیین کننده ایفا میکند.

بازاریابی دیجیتال شامل مجموعه همه ابزارها و فعالیت‌هایی است که برای بازاریابی محصولات و خدمات در بستر دیجیتال (وب، اینترنت، موبایل یا سایر ابزارهای دیجیتال) مورد استفاده قرار می‌گیرند.


فراگیری اصول دیجیتال مارکتینگ در کنار دانش نیاز به تجربه هم دارد، این دانش هر لحظه در حال تغییر و تحول است. به همین دلیل باید تلاش کرد تا دانسته های خود را به روز کنیم و با انجام پروژه های عملی یافته های خود وصحت آن را بسنجیم.


تفاوت بازاریابی کلاسیک (آفلاین) با بازاریابی دیجیتال چیست؟


بازاریابی کلاسیک را «تسهیل‌گری» برای پیشبرد فعالیت‌های اقتصادی می‌دانند و آن را به عنوان علمی که به بررسی نیازهای مشتری و حتی ایجاد نیاز خاصی می‌پردازد و بعد با معرفی و عرضه یک محصول، آن نیاز راتامین می‌کند، معرفی می‌کنند. با این حال تفاوت بازاریابی کلاسیک و دیجیتال هم ماهوی و هم ابزاریست، بازاریابی جاذبه‌ای و بازاریابی محتوا مشخصا از دل بازاریابی دیجیتال برخواسته‌اند و ابزارها و کانال‌های دیجیتال مارکتینگ، صرفا به همین حوزه تعلق دارند.

.: Weblog Themes By Pichak :.

Links
Blog Custom
تابلو دکوراتیو نسلینو وبینو طراح سایت قم آسال تهویه (شرکت تهویه مطبوع در قم) بیگ بلاگ دانلود فیلم هندی کاهش حجم عکس ساخت وبلاگ ساخت ایمیل سازمانی قاب عکس لباس خواب پلکسی رنگی giraffeplanner برسادیس
دانلود فیلم امیر نظری آکادمی هلپ کده مجله اینترنتی رهاکو هنگ درام جارو استخری وی موبایل ال تی پارت summer mocktails خرید ملک در دبی Why is Persian food good کلروفیل چیست
بستن تبلیغات [x]